اسمم شیلانه. شیلان حسینی از بچگی عاشق طبیعت و سفر بودم، عاشق سفر به جاهایی که از نگاه آدمهای زیادی دور و پنهون مونده، این سفرها چالشهای خودش رو داشت و من با همهی وجودم به استقبال این چالشها میرفتم. شاید دلیل اصلی انتخاب رشتهم هم همین بود، تو رشتهی زمینشناسی مهندسی، کارشناسی ارشدم رو گرفتم و 12 سالی میشه که توی شرکت راهیاب ملل فعالیت میکنم. در حال حاضر همزمان با سرپرستی گروه تونل و ژئوتکنیک شرکت؛ مدیریت پروژه مطالعات منطقه 3 آزادراه تهران-شمال رو به عهده دارم و راستش بین این همه مسئولیت و فعالیت، جذابترین قسمتش، اون جاییه که دارم رویاها و علایق بچگیم رو زندگی میکنم: بازدید از مسیر. . راستش تا جایی که بحث کار توی دفتر مرکزی و پشت میز مطرح باشه، توی همه شرکتها و اکثر آدمها نگاه تقریبا بدون تبعیضی نسبت به دختر یا پسر بودن افراد و مهندسین وجود داره. چالش اصلی اما اون جایی شروع میشه که یک خانم مهندس بخواد توی محیط صنعتی یه کارخونه کار کنه، یا توی کارهای عمرانی قصد بازدید از محل پروژه و سر زدن به کارگاه رو داشته باشه، اونجاست که نگاهها کمکم تغییر میکنه و با این چالش مواجه میشی که تو که نمیتونی، تو که از پسش بر نمیای و ... و خب اینجاست که یک خانمی که مهندسه یا مدیره، علاوه بر چالشهای شغل خودش، یه وظیفهی مضاعفی رو روی شونهش داره: اینکه به دیگران اثبات کنی که تو هم مثل سایر آقایون میتونی از پس این کار بر بیای و از بقیه چیزی کم نداری. . تفاوتی که راهیاب واسه من رقم زده این بوده که تیم مهندسین و مدیریتی شرکت، هیچوقت بار این وظیفهی مضاعف رو روی شونهی من نذاشتن و من این فرصت رو داشتم که فارغ از جنسیتم، دانش و تواناییهام رو بهشون اثبات کنم. بارها پیش اومده توی ماموریتها پام آسیب دیده و از شدت دردش کارم به گریه رسیده، گاهی سرمای شدید پروژههای کوهستانی بوده و گاهی گرمای طاقتفرسای پروژههای کویری و جنوب، گاه خستگی ناشی از ساعتها پیادهروی، و هیچوقت موقعی که با این چالشها مواجه شدم، به خاطر زن بودنم کنار گذاشته نشدم. به خاطر زن بودنم کسی ازم واسه انجام کارها ناامید نشده و شک نکرده. و من شانس این رو داشتم که هر بار از هر چالش درسی بگیرم و تجربهای رو به کولهبار زندگیم اضافه کنم. راستش رو بخواید برای خیلی از زنان، بخش مهمی از چالش نابرابر، نه در محیط کار، که در محیط خونه رقم میخوره. جایی که وقتی تو به اندازه همسرت بیرون از خونه داری کار میکنی و درآمدی مشابه اون داری و برای زندگی مشترکتون هزینه میکنی، وقتی صحبت از کار توی خونه میشه، انتظارات از یک زن خیلی خیلی بیشتره و خب به خاطر داشتن همسری که این موضوع رو درک میکنه، من توی این بخش از زندگی هم با مشکل مضاعفی مواجه نبودم و بین کار بیرون از خونه و کار توی خونه یه تعادل قشنگ برقرار کردیم. . الگوها توی زندگی همهی ما آدمها تاثیر دارن،. ما از اونا یاد میگیریم و خیلی وقتها موقعی که با سختیها توی مسیر کار و زندگی مواجه میشیم به الگوهای خودمون نگاه میکنیم و میبینیم اونا توی این موقعیت چیکار کردند. در کنار این تلاشی که واسه زندگی خودم دارم انجام میدم، و در کنار اینکه به خاطر زندگی کردن آرزوهای کودکیم از کارم لذت میبرم، یه احساس مسئولیت باعث میشه خیلی وقتها بیشتر از حد معمول تلاش کنم. فکر به اینکه الان دختری توی خانواده دوستان یا اقوام، کودک یا نوجوونه یا دانشجو شده، و توی جامعه برای خیلی از آرزوها و رویاهاش داره سخت تلاش میکنه. دوست دارم اون دختر با خودش بگه اگه شیلان تونست انجامش بده پس من هم میتونم. تلاش و موفقیت امروز ما زنان، مشکلات زیادی رو از جلوی دختر بچههای سرزمینمون پاک میکنه و به اونها اجازهی رسیدن به رویاشون رو میده. به امید روزی که همه دختران به این باور برسند که میشود پابه پای مردان در این جامعه تلاش کرد، کار کرد، و باور داشته باشیم بجز خود ما کسی جلوی رسیدن به آرزوهای ما نیست، فقط باید راه رو درست انتخاب کرد.